این مطلب را از وبلاگ انتظارات مردم از نماینده ی بیجار برداشتیم امیدواریم در سایه ی لطف خدا و مدیریت نماینده ی دلسوز و توانای بیجار ، مهندس بیاتیان اوضاع این شهر متحول شود دعای خیر تمام همشهری های آگاه و دلسوز بدرقه ی راهت مهندس عزیز
غم نامه ای از وضعیت شهرستان بیجار
قابل توجه نماینده محترم بیجار در مجلس آقای بیاتیان و نمایندگان ادوار قبل ، فرمانداری ، شهرداری ، شورای شهر و سایر مسئولان شهرستان بیجار ، یاسوکند و بابارشانی
بخش اول : سال 1354 سربازی را به اتمام رساندم ، به خاطر دارم که به آرامی سخن از جمع آوری طویله ها و دام ها از سطح شهر به میان آمد ، درست مانند این روزها که عده ای ننه من غریبم در می آورند ، شروع به مخالفت شد که آقا ! مردم نان می خواهند ، نباید گرسنه بمانند ، با مردم چکار دارید ؟ با خر و گاو و گوسفند هایشان چگار دارید مگر اینها مسلان نیستند و غیره و از این بهانه های واهی ... تا اینکه یک فرماندار و شهردار قوی که نامشان را به خاطر ندارم با قاطعیت ( نه مانند امروزی ها با محافظه کاری ) ، کار خود را شروع کردند و به حرف عامه که فقط به فکر شکم خود هستند توجهی نکردند ...
بخش دوم : در تعطیلات نوروز 91 به اصفهان ، شیراز ، چهار محال بختیاری ، لرستان و سایر شهر ها رفتم ، و خلاصه سفر را اینگونه می نویسم که : باید به حال شهرستان بیجار گریه کرد ! شهرستانی که سابقه فرمانداری شدنش بسیار بیشتر از خیلی از شهرهای استان اصفهان و فارس و لرستان و غیره است ! شهرستانی که اکنون نباید این وضعیت را داشت ، فکر می کردم مردم جاهایی مثل کاشان و قمصر و بیدگل و حتی بخش هایی از اصفهان و غیره "آدم" هستند و حق زندگی دارند و باید به وضعیت آنها و شهر و روستاشان رسیدگی شود ، چون آدم حسابی هستند ، اما چرا باید جایی مانند بیجار و یاسوکند و روستاهای بیجار این وضعیت اصف بار را داشته باشند !؟
بخش سوم : اما به عنوان کنجکاوی طی یک روز ، سفرکوتاهی به یاسوکند و بابارشانی و چند روستای مسیر ، داشتم تا مقایسه ای کرده و تقریبا با بی طرفی چند خطی بنویسم تا شاید عده ای از مسئولان بی کفایت به خود بیایند ، از وضعیت شهر بیجار هم کم و بیش اطلاع داشتم ... بلوار و خیابانها و کوچه های شهر بیجار مانند شهر های جنگ زده محل پارک انواع ماشین سنگین ، تریلر و بونکر و تراکتور و ادوات کشاورزی ، مصالح ساختمانی ، و زاغه مانند شده بود ( مثل مناطق جنگ زده که انواع تانک ها و نفر بر ها و ماشین های سوخته و ومنفجر شده در گوشه گوشه آن دیده می شد ) ، از وضعیت یاسوکند و بابارشانی بسیار متاثر شدم ، انصافا" جایی مانند یاسوکند مورد ظلم قرار گرفته از هم سوی مسئولان شهرستان بیجار و هم از سوی افراد نخبه و توانایی که از دیار خود کوچ کرده اند !
بخش چهارم : برای کل شهرستان بیجار فقط یک شعار ارزشمند به یادگار مانده : مرکز تشیع کردستانات ! که ظاهرا" از نظر عمران و آبادانی یک شعار تزئینی محسوب می شود ( اما کارایی غیور مردان و شیر زنان شهرستان بیجار که به سایر مناطق کشور صادر شده یا کوچ می کنند ، یا فرار می کنند (!) ، شکی نداریم )
این مرکز تشیع و فرهنگ سازی حسینی ، شهر و روستایش مانند انبار زباله شده ، وضعیت ظاهری اسف بار ، دور از فرهنگ شهرو ندی یا شهر نشینی ، مزاحمان خیابانی مگس گونه و بی تربیت اعم از موتور سوار و متل گو و معتاد ، افراد سر گردانی که معلوم نیست این طرفی هستند یا آنطرفی !اهل کدام شهر و روستا هستند که فرهنگ بیجار را تحت تاثیر خود قرار داده و به تدریج از بیجاری ها با فرهنگ اصیلشان ، خبری نیست ...اگر جرات دارید در خیابانها و بازار و پاساز های بیجار گشتی بزنید تا مزاحمان نوامیس چشم شما را در بیاورند و کسی با آنها بر خورد نمیکند ! گویی با سکوت و عدم نهی از منکر خود ، مهر تایید به کار اراذل و اوباش می زنند !
بخش پنجم : مثالی میزنیم که قابل توجه آقای بیاتیان نماینده مردم شهرستان در مجلس می باشد : تقریبا" تمام رانندگان ماشین سنگین ،اقشر ثروتمند ، سرشناسان روستاها ، خان ها ، مسئولان مانند شورای شهر و شهرداری و غیره(؟!) طرفدار دو آتشه یک کاندیدا بودند ! و مسئولان شهر برای اینکه ( به اصطلاح) نارضایتی در این اقشار شریف( به عنوان مثال رانندگان ماشین سنگین ) ایجاد نکنند ، هیچ کاری با مزاحمتهای آنان برای کل شهر نداشتند و نازشان را می کشیدند ، اما نتیجه انتخابات چیز دیگری شد ! مردم بیجار و سایر بخش هایش هشیار شده و فهیمند ، کمترین میزان آسایش را می خواهند ، دم از پول و اعتبار های جذب شده بسیار بالا ، زده شد و اصولا" 30 سال است این حرفها ی کهنه و نخ نما و عوام فریب ، تابلوی تبلیغاتی شده و کسی هم کار زیر بنایی برای فرهنگ سازی در بیجار انجام نداده !
حالا آقای بیاتیان ! شما اگر بدون تعارف به نظارت بر مسئولان شهرستان ، برای اعمال قانون بپردازید ، اگر مدیران لایق و کار کشته ، نه زبون و چشم به دهان و محتاط برای مدیریت ادارات یشنهاد دهید ، اگر در پی رضایت عده ای قلیل بر نیایید ، موفق خواهید شد . تا اینکه دم از اعتبارات دهها میلیاردی بزنید ، تا اینکه در پی جلب رضایت کل مردم و مسئولان بر آیید ( که اشتباه اکثر نمایندگان قبلی شهرستان بیجار بوده ) ، و ....
نمایندگان عزیز دوره قبلی تلاش خود را به کار گرفتند و بیشتر بر مسکّن ها تمرکز نمودند ، شما ابتدا بر انتخاب مدیران شهرستان متمرکز شوید ، آفت بزرگ شهرستان بیجار حضور مدیران و روسای بی کفایت و محافظه کار و تنبل و سست اراده است ، نه اعتبارات مالی و پولی ! مدیران نترس ، شجاع برنامه ریز و مبتکر است ، نه چاکر و دست به سینه نماینده که مانند بچه های خردسال حرف گوش کن برای تبلیغ باشند !
حالا شما به جای باج دادن به مدیران کل استان غیره که آشنایان خود را برای کار ورزی به این شهرستان می فرستند ، یا در اثر فشار عده ای قلیل چند مدیر را برای بیجار انتخاب می کنند که شجاعت و درایت و تحصیلات لازم را ندارند ، بیایید با اکیپ مشورتی خود ، نسبت به پیشنهاد مدیران شهرستان اقدام کنید تا نتیجه رضایت عمومی مردم را ببینید !مدیران تحصیلکرده متخصص برای کل شهرستان بیجار در اولویت اصلی است .
انصافا" با یه گشت زدن در شهر بیجار انواع کم کاری های مسئولان شهرداری ، شورای شهر ، انتظامی ، فرهنگی را می بینیم ، برخورد های وحشی گونه تعداد کمی از مردم ، عدم رعایت حق و حقوق عمومی ، عدم نظافت و زیبا سازی شهر ، عدم وجود امکانات رفاهی برای مردم و مسافران ، این جا را مابین حالت روستای متروک و شهر ، قرار داده ، بالاخره نکلیف این مردم مشخص نمی شود که کجا زندگی می کنند ، آنوقت کار شهرداری و شورای شهر فقط این است که پشت سر هم بنر و پارچه می نویسند و برای فلان نامزد انتخاباتی تبلیغات می کنند ! کو ؟ آقایان مسئولان شهر این است مدیریت و درایت شما ؟ خجالت دارد که کلید های شهر را به امثال شما بدهند تا بیشتر ویرانش را کنید و فقط یه بهانه دارید که : " بودجه نداریم ! " از استان بودجه و اعتبار نمی دهند ! " ، اگر نمی توانی باید استعفایت را بنویسی و بروی نباید بنشینی ننه من غریب در بیاوری ! مردم از شما کار می خواهند نه حرفهای اشک در آور !
و خلاصه اینکه از هم اکنون نماینده محترم مجلس ، زیر ذره بین قوی منتقدان شهرستان قرار می گیرد ، تا ببینیم با مدیران و روسای نالایق یا بی کفایت شهرستان بیجار چکار میکند ؟ ایا بدانها باج می دهد ، آیا در رودرباسشان قرار می گیرد ، آیا جرات تغییر و نظارت را بر آنها ندارد ، آیا تحت فشار خواهد بود ،آیا در مقابل خم و راست شدن و دسته به سینه شدنشان کم می اورد ، آیا مجافظه کار و محتاط و فرسوده خواهد شد ؟!
آیا نماینده بیجار بر روسای شهر ستان ، برای فرهنگ سازی ، آسایش ، طراحی و برنامه ریزی ، ابتکار ، جذب گردشگر و سرمایه گذار ، تلاش برای عدم فرار نخبگان و متخصصین از بیجار و یاسوکند ، اقدامی می کند یا در اثر تحریکات ، اقدامات مرموز و پنهانی ، دشمن تراشی ، چوب لای چرخ اندازی های حرفه ای تیم مدیران و روسای اقتاپوسی بیجار از بانکها و ادارات گرفته تا گروهها و هیئت ها و دسته های زیر زمینی ، به تدریج خم و به کنار رانده می شود ؟!
امید است اشتباهی که نماینده یا نمایندگان قبلی مردم در مجلس کردند توسط آقای مهندس بیاتیان تکرار نشود ، آنها تنها سلاحشان کلمه پول و اعتبار بود و کارخانه و جاده ! مثالی از کم کاری آنان می زنیم : جای تاسف است که خیلی از جاده ها و کمربندی های اطراف شهر که مسئولان وقت با عوامفریبی و همکاری فرمانداران ، قولش را پایان سال 89 یا 90 دادند ، انجام نشد و به ریش مردم هم می خندند ، خواهشمند است کاری کنید که با همکاری نیروی انتظامی ، دادگستری و قضات ، فرمانداری و غیره شهر بیجار از حالت معدن و کارخانه و ماشین الات رها شود و تبدیل بشود به یک شهر ! همین مسئولانی که الان در سر کار هستند هیچ عکس العملی نسبت به وضعیت شهر نمی کنند و مردم را نادان و نفهم فرض می کنند ، اما بروید یک بخش یا شهر کوچکی در استان اصفهان می بینید چقدر تمیز و زیبا عاری از ادوات سنگین و مصالح ساختمانی و دست فروش و راهبندان های بی دلیل است و یکی از مسئولان هم جرات ندارد این کم کاری یا بی توجهی را نسبت وضعیت شهر و خیابان و کوچه انجام دهد و گرنه مردم با نقد هایشان وی را رسوا می کنند و به اطلاع سایر مسئولان مافوق می رسانند ، ماشالا اینقدر فرماندار، شهر دار و نیروی انتظامی بیجار تند خود و زود رنج هستند که اجازه نمی دهند کسی حرفی از کمبودهای مشهود بیجار بزند ، یکبار در جلسه ای با حضور جوانان ، جوانی سخن از این موضوعات به میان آورد که مانند یک فرد که به مقسات توهین کرده ، با او برخورد نموده و تو ذوقی زدند ، آقای شهردار و اعضای شورای شهر ، به مردم چه ربطی دارد که بودجه ندارید ؟ بروید وضعیت داخل کوچه ها را ببینید مگر جمع آوری مصالح ساختمانی از یک خیابان ، بودجه می خواهد ؟ مگر اجبار صاحب کار و استا کار ، بودجه می خواهد ؟ تا چیزی به شما می گوییم فورا " شروع می کنید به حالت حزن و اندو و بهانه تراشی که بودجه نداریم ، نه ببخشید شما جرات ندارید که با بی نظمی برخورد کنید یا می ترسید یا از دست دادن پست می ترسید و یا به شما دستور داده اند که ساکت شوید و کاری به کار مردم نداشته باشید بگذارید به درد خود و همچنان در نادانی و جل بمانند ! پس چرا آقای ت مسئول شورای شهر برای یک ضیافت افطاری هر چند میلیون از بیت المال را به اغنیا می دهد ، و لی اجازه جمع آوری و تذکر کتبی و شفاهی به مزاحمان را نمی دهد ؟ اول کدامش واجب و لازم است حق الناس یا افطاری برای تبلیغ هر گروه و شخصی ؟ مگر مردم شهرستان بیجار نان را با گوش جویده اند که شما هر کاری را به نام دین و مذهب و قرآن انجام می دهید ولی نمی توانید یک قاطعیت از خود نشان دهی ؟ حالا برو مثلا از نماینده مجلس فلان میلیون تومان بگیر و بگو داریم برای قرآن تبلیغ می کنیم ! از این کارها دست بردارید ، اول که نیت خود را خالص کردید خدا کمکتان خواهد کرد که عزیز شوید نه با ( مثلا) سیاست بازی های کم ارزش خودتان . اما نوبت به خودتان می رسد می روید علنا" برای نامزد تبلیغ می کنید و چهره ای سیاسی محسوب نمی شوید ولی نوبت به کار می رسد شما می شوید یک شخصیت سیاسی امنیتیی که در هر کاری دلتان می خواهید دخالت می کنید .
وقتش شده که در دوره بعدی شما ها هم کنار بروید ، تا کسی بیاید که در فکر خدمت عمومی و للهی باشد .
حالا وقت امتحان نماینده انقلابی ، یعنی اقای بیاتیان است ، گروههای مختلف حامی وی خواهند بود تا زمانی که در فکر آسایش عام المنفعه و بدون ریا باشد تا زمانیکه مانند شهدا به دین و قرآن و مملکت خدمت نمایند ، شهدای ما کسانی بودند که هیچ کسی از ریخته شدن خونشان در سنگر ها اطلاعی نداشت و عکس نمی گرفت و مصاحبه نمی کرد و بن رو پلاکارد و پارچه نمی زد ،برای رشادت و دفاعشان چراغانی نمی کردند ، به مساجد با چاپ اطلاعیه و در حضور دیگران کمک مالی نمی کردند ،افطاری با پول و بودجه مردم نمی دادند ، سخنرانیهای مذهبی نما نمی کردند ،با گروهشان نامه های بی نام نشان برای کله پاکردن یک مدیر لایق انجام نمی دادند ، اهل ریا و پست و مقام نبودند و غریبانه( اما زیبا و در نهایت آرامش ) خون گرمشان بر روی خاک ریخته می شد و با رضایت از این دنیای فانی ، پرواز می کردند و به لقاء الله می پیوستند ، آیا شما هم با تیم انقلابی خود ، می توانید راحشان را ادامه دهید ، ؟!!!
با ید به شما تبریک گفت این را از صمیم قلب می گویم که چنین نوشته ارزشمند و گرانبهایی را در وبلاگ خود قرار داده اید . اگر واقعا آقای بیاتیان هم این را خوانده باشد که خوب ، اگر نخوانده بدهید بخواند انگار از زبان همه ما نوشته شده است . بنده تا ند روز قبل هم موافق آقای بیاتیان نبودم و در بیجار کلوب هم مطالبی را می نوشته و می خواندم ، اما اگر نظر هواداران آقای بیاتیان و اعضای اتاق فکر و یا خودش نسبت به مسایل و مشکلات اینگونه انتقادی و البته سازنده است ، بنده از همین امروز یکی از طرفداران سر سخت وی خواهم شد ، من راستش را بخواهید فکر می کردم هواداران اقای بیاتیان بعد از برنده شدن بسیار محافظه کار و سست خواهند بود که امروز عکسش ثابت شد و تبریک می گویم . این گونه نقد ها باعث خواهد شد مسئولان به خود بیایند تا تحصیلکرده ای مانند من در منزل بیچاره نشود ، داریم به نماینده جدید مقداری امیدوار می شویم ، از منطقی بودن هوادارانش هم تشکر می نمایم . ساغر د
در مورد وضعیت ظاهری شهر بیجار هر چه بگویید کم است ، من وقتی مهمانی برایمان بیاید به خدا جرات نمی کنم بگویم گشتی در شهر بزنند و مقداری احساس حقارت و کمبود می کنم که یگویم کجا برویم و گردش کنید ؟ نمای بدریخت و مفتضح بیجار ، کوچه ها و خیابانهای کثیف ، برخی جوانان بی تربیت و مزاحم و موتور سوار که چشم عابران را در می آورند اینجا به قول نویسنده مانند یک معدن ماشین سنگین شده و همین همسایه کناری ما ، مارا بدبخت کرده و هر شب دود گازوئیل به حلقمان می ریزد و آنقدر وقیح است که باکی از پلیس هم ندارد البته پلیس باید قبلا جلوی ورودشان را می گرفت که بعضی وقت فکر می کنیم بیجار مامور پلیس هم نداردو ... این مطلب بسیار جالب و پرمغز بود و من از نویسنده تشکر می کنم و باید هم هواداران مهندس اینگونه دست به قلم باشند . تشکر خالصانه من را بپذیرید
بسیار سپاس که این مطلب را درج کرده اید : برای بنده این قسمت متن غم نامه بیجار خیلی جالب بود :
"از هم اکنون نماینده محترم مجلس ، زیر ذره بین قوی منتقدان شهرستان قرار می گیرد ، تا ببینیم با مدیران و روسای نالایق یا بی کفایت شهرستان بیجار چکار میکند ؟"
من نیز موافقم که هر کسی به نقد سازنده نیاز دارد و آقای مهندس بیاتیان هم که جوان هستند و پر انرژی و دارای قدرت اندیشه سازی ، بیش از دیگر نمایندگان در سالهای قبل به این موضوعات نیاز دارند ،که بدانند مردم و خصوصا ما جوانان منتظر اقداماتی هستیم که به قو.ل پدرانمان هیچ کسی نتوانسته آن را در بیجار حل کند مثلا انتخاب مدیران و روسای کارشناس و با تدبیر و شجاع باید در سر لوجه کار مهندس قرار گیرد ، خدا وکیلی مطلب غم نامه که نمیدانیم آیا واقعا توسط یک فرد حدود شصت ساله نوشته شده یا توسط یک گروه بوده ولی ارزش خواندن داشت و بدون بی ادبی و هتک حرمت لذت بررسی داشت و این اولین قدمهایی است که فکر کنیم ما هم حق زندگی داریم درست به مانند شهرهای بزرگ کشور که حد اقل بتوانیم نقد کنیم . دستتان درد نکند کاش این گونه مطالب هدفدار و با حسن نیت بیشتر می گذاشتید
salam bar shoma
این قسمت برایمان سنگین بود :
"امیدواریم در سایه ی لطف خدا و مدیریت نماینده ی دلسوز و توانای بیجار ، مهندس بیاتیان اوضاع این شهر متحول شود "
با وجود رئیسان و مدیران فعلی بیجار ، این امر کاملا" محال است محال است محال است ، خیلی هم دعا نکنید ، قدم بردارید و روسا را تغییر دهید ، با دعای تنها چیزی حل نمی شود این مدیران موجود اهل جسور بودن نمی باشند و در جا می زنند گرچه اتفاقا خیلی هم کار می کنند و زحمت می کشند ، اما کاشان بی اثر است و نو آوری ندارند و در جلب رضایت عمومی موفق نبوده اند کسل کننده شده اند و مثل ماشین عمل می نمایند .
این پست یکی از بهترین پستهایی بود که در تمام وبلاگ های مربوط به بیجار دیدیم البته نظر من در مورد نما و ظاهر بیجار است در مورد ارابه های آهنی و قراضه در کوچه هاست که هر وقت به وضعیت شهر نگاه می کنم از مصالح ساختمانی کنار کوچه ها و خیابانها ، از پارک نامنظم ماشینها ، از تریلر ها و بونکرهایی که با دنده سبک از بلوار و میدان می گذرند یاد شهر گاریچی ها می افتم ، از ساختما نهای خرابه و نیمه تمام ، از دست فروشها و سد معبر ها ، از دعوا های خیابانی و قمه کشی منجر به قتل ، از مراحمت نوامیس ، از مست گردی غروب جوانان در ماشین های پدر ، و غیره و خودم را سرزنش می کنم که اینجا نباید تمیز و سالم و زیبا و مخصوصا" آرام باشد و حتما مسئولان هم ، بیجاریها را اینگونه نادان تصور می کنند که نباید به وضع شهر رسیدگی کنند و بیجاریها حق زندگی ندارند . برحی وقت عیبم می آید بگویم بیجاری هستم از گرماب و دیواندره و قیدار هم عقب مانده ایم به قول نگارنده ایا استان به اینجا بودجه نمی دهد ؟ ایا مردم کمک نمی کنند ؟ ولی از طرف دیگر بانه را می بینم که با آن همه در آمد میلیاردی ، کوچه هایش بوی کثافت می دهد ! خودم می مانم که مقصر کیست و لی وقتی به خمام که روستای کوچکی در نزدیک رشت است رفتم دیدم مثل شمال شهر تهران پاکیزه است و بوی شهر می دهد . من فکر می کنم در مرحله اول مسئولان صادق و بی ریا مهم هستند که بیجار یا ندارد یا مشغول زیر سئوال بردن و جنگ داخلی هستند مانند شورای شهر با شهردار . بیخیال فکر نمی کنم کسی کاری برای این شهر بکند و در چند سال دیگر به دیواندره الحاق خواهد شد و حتی پزشک عمومی هم بدان تعلق نخواهد گرفت !
فرمانداری و شهرداری و ارشاد و میراث فرهنگی و راهنمایی و رانندگی اینجا کاری به این کارها ندارند !
بنده خدا خبرنگار سیما در بیجار ، یکبار گوشش را به خاطر گزارش خبری از وجود صدها ماشین سنگین در خیابانهای شهر کشیدند که نباید گزارشی از مشکلات سطح شهر پخش کنی و باید بگویی اوضاع آرام است که نکند یه وقت آقای استاندار بیجار را ببینید و بگوید مدیرانش خوب کار نمی کنند (!؟) و ایشان هم در سکوت کامل فقط کارهای فرمانداری را تایید میکند و خاصیتش را از دست داده دیگر ، ایشان باید این گزارش ها را می داد تا مسئولان به خودشان بیایند نه برود در لاک تایید بنشیند !
خواهشمند است به اطلاع اقای مهندس برسانید که جان خودش از همین اول قاطع باشد ، مگر می شود سایتش نیمه کاره باشد و قسمت تما س با ما نداشته باشد ؟! بگویید قسمتی را در نظر بگیرند که فقط توسط خودشان باز شود و شاید کسی مطلب بسیار مهمی داشت که به نفعش است بشنود و ببیند و البته بدون واسطه باشد . از همین الان برخی مردم می خواهند ظنراتی را به وی ارسال کنند و لی وقت آن نیست که مانند عصر حجر با نامه و پاکت نامه به دنبالش در کوچه ها بگردند ! زشت است والا . همین روزها درستش کند و وقت بگذارد یادش نرود از این به بعد او مال مردم کل شهرستان بیجار و روستا هاست و مال خودش نیست . خدا یاورش باد
از مطالب مطرح شده به عنوان غمنامه تشکر میکنم مسیله دیگر ورود مهاجرانی است که معلوم نیست از کجا وبا چه نیتی به بیجار مهاجرت کرده اند که ک معضل بزرگی برای بیجار به همراه آورده ورفته رفته فرهنگ شهر را تغییر داده اند احتمالا یک قدرتیمای پشت این جریان مهاجرت قرار دارد ودیگر مسیله این است از روزی که شرکت سیمان کردستان به بیجار آمد فکری برای معضل کامیونها نشد باید بیشتر بار این مشکل را به بدوش شرکت سیمان گذاشت که با هزینه خود پارکینگی در خارج از شهر بیجار ایجاد کند
مطلب خوبی بود اگر می شود صفحه بیجار کلوب ، سایت بیجار و تمام وبلاگها به خاظر رضای خدا اینگونه مطالب را منتشر کنند تا مسئولان شهرستان که در سال یک صفحه اینترنتی را باز نکرده و حتی پنج دقیقه از مطالب سایتها استفاده نمی کنند ، با خبر شوند ، اما اگر حتی یک خبر بدانها دهند که در یک وبلاگ بدانها نقد شده دهها بار از آن صفحه را چاپ کرده و در به در دنبال نویسنده آن می گردند.
خیلی بی کلاس است که تعداد زیادی از مدیران و روسای بیجار حتی نحوه کانکت به اینترنت را هم بلد نیستند ، راستی نکند نویسندگان این مطالب که خیلی زجمت می کشند ، مشغول آب در هاونگ کوبیدن باشند و صحبتشان نه به مسئولین برسد و نه به آقای سید بزرگوار ؟! آیا راهی دارد این سخنان و درد دل ها را به گونه های دیگر هم به اطلاع مسئولان بیجار رساند ؟ یا که خیر ، آنها پشتشان گرم است و این سخنان ارزش پنچ ریال هم برایشان ندارد ؟
سلام
دوست گرامی مهندس حداقل یکبار در روز مطالب این وبلاگو بررسی میکنند
اکثر مطالب بعداز تایید ایشون انتشار می یابند
بیجاریها در یک چیز استاد هستند ! دور جان شما بعد از مراسم درب منزل ، شنیده اید که قرآن خوان می گوید :
حاضرین به غائبین برسانند ....
حالا مطالب نوشته شده را حاضرین و خوانندگان به اطلاع غائبین همیشگی برسانند تا آنها بیدار شده و گشتی بزنند ، خدائیش اهانتی به کسی نشده و شما هواداران و خوانندگان مطلع باشید اگر خدا نکرده یک روزی کسی به وبلاگ شما و نویسندگان آن تذکر داد که به مسئولین بیجاری اهانت شده فورا" بدانید که آن سخص یا مسئول از مقام و پست خود می ترسد و باید شما به این کار خدا پسندانه خود ادامه دهید
ولی یک روزی به شما هم ممکن است تذکر دهند که ایجاد حساسیت می کنید ! آنگاه باید بشورید و اعتراض داشته باشید که مثلا تهرانیها چرا در هر روزنامه و سایتی نقد می نویسند ولی بیجاری ها این حق را نداشته باشند ؟!
علی ای حال از نویسنده توانای این مطلب کمال تقدیر و تشکر را دارم و اگر جزو خود نویسندگان این وبلاگ است که انصافا" لیاقت مشاور امور جوانان نماینده محلس را دارد با اینکه از دوران خدمت سربازی قبل از انقلاب سخن گفته ...
از خدا ی متعال عاقبت به خیری برای اهل قلم و رشید مردان صحنه فرهنگ بیجار را آرزومندیم
خوشحالیم که گوهر های نایابی را داشتیم که به تدریج رشد کرده و امروز یه این حد رسیده اند که جسور باشند و مردانه مطلب بنویسند
نظر من در مورد نظر دهندگان این پست :
از اینکه ساغر د به از مطالب مندرج وبلاگ شما به جمع هواداران مهندس پیوسته ، خوشحالیم و قدرت رسانه را در یابید .
نظر دوم ساغر : من هم خیلی وقتها از اینکه یک مهمان به شهرو دعوت کنم در بیم هستم و امتیازی نداریم که بدان افتخار کنیم مگر اینکه آنها را ببریم بانه تا جیبهایشان را برای اجناس چینی خالی کنند و خسته بر گردیم و کیفش را مرز نشینان ببرند .
نظر دکتر آ. : دکتر عزیز اگر از هم اکنون مهندس و هوادارانش زیر ذره بین نقد شما هستند که خیلی خوشحالیم ، نظر ما هم همین است با آنکه دوستشان داریم ولی برای شهر و روستا با وی هیچ تعافی نباید کرد
آقا جمشید ؛ دعاهم کار ساز است ، ولی معلوم است توپتان پر است ، آیا شما هم از مسئولان نقدی داری ؟ واضحتر توضیح می دادی تا ماهم بخوانیم البته با منطق و نیت خیر .
نظر مسافر وبلاگی ؛ نه نگران نباشید بیجار به دیواندره الحاق نخواهد شد ، چهار سال دیگر برای ارزیابی دیر است از همین روزهای اول باید از مهندس بیاتیان ارزیابی کنید ، که آیا برای توسعه بیجار علاوه بر احترام به کارهای نمایندگان قبلی و ارج نهادن بدانها ، خودش چه قدمهایی بر میدارد ؟
نظر خواهش : آخ که گفتی ! نماینده قبلی حدود 3 ماه پیش از تبلیغات اقدام به افتتاح یک سایت رها شده و دارای مشکل کرد ، من فکر می کردم سایت مهندس بیاتیان هر شب توسط خودش چک می شود ولی مثل اینکه مهمان و شخصیتها و تبریک گوها ، دسته گل بر ها و روسای شهرستان نمی گذارند به این کارها برسد ! من هم موافقم که ایشان باید پلی را برای ارتباط بدون واسطه داشته باشد .
زهرا خانوم سلام
چشم
سایت آقای بیاتیان را راه اندازی میکنیم در حال حاضر مهندس پیگیر چشم انداز -مشکلات-انتقادات و پیشنهادات تمام اقشار هستند و تصمیم داریم سایتی پربار تحویل دهیم
اما صحبت از واسطه کرده بودید
عارضم خدمتتون مهندس علاوه بر توانمندیهای خودشون هیچوقت خودرا بی نیاز از مشاوره ندونسته و در تمامی مدیریتهای موفق قبلیشونم از مشاورین خوب استفاده کردند و مطمئن باشید درراس امور بر تمامی مشاوران نظارت وافر دارند وگرنه برای در رکابش قرار نمیگرفتند
نوشته خوبی است و البته جای پرداخت و بسط بیشتری داشت اما نگارنده با زیرکی تمام ، به یک بعد از مشکلات توجه کرده که تقریبا همه گیر است و سعی در جلب نظر مخاطب برای دنبال کردن می باشد ، خواهشمند است در این مورد و سایر ابعاد بیشتر بنویسید . پیشنهاد می کنم یک جایی را برای ارسال سوژه های بازدیدکنندگان به شما در نظر بگیرید و دسته بندی نمایید تا ببینید مردم و خصوصا جوانان طالب نوشتن و خواندن چه نوع موضوعاتی از مشکلات بیجار و کل منطقه تحت پوشش دارند . نظر سنجی را فراموش نکنید که البته مفید است .
نویسندگان وبلاگ هواداران ، با سلام و تشکر . آیا امکان دارد این نظر را در جایی مانند یک پست منتشر کنید ؟ زیرا دارای وبلاگ نیستم و ضمنا بازدید وبلاگ شما خوب است ، اگر نه که به همان نظر بسنده می کنیم :
مزاحمان یک نماینده مجلس چه کسانی هستند ؟
1- روسای فسیلی با بیشترین نارضایتی عمومی ، که به ای کان نحوا" می خواهند پشت همان میز بمانند و کسی جابجایشان نکند .
2- تبلیغ کنندگان برای یک نماینده برنده ( البته با عرض پوزش منظورمان اساعه ادب به کسی نیست ) که دنبال سهم خود هستند
3-افراد طماعی که به دنبال در یافت وام از هر بانک و موسسه ای هستند ! با آنکه وضع مالیشان هم بد نیست( نه نیازمندان)
4- افراد جویای کار که فکر می کنند وظایف اداره کار را باید شخص نماینده خودش انجان دهد !
5- چاپلوسان ، متملقین ،آفرین گوها ، به به و چه چه کنندگان ،کم مایه های چسبیده به نماینده ، که حتی عرضه یک نقد ساده از نمانیده را ندارند !( این دسته بیشترین ضربه را به نماینده خواهند زد)
6-دوستان ، همسایگان ، اقوام ، همشهریها ، هم کلاسی ها ، هم مسافر ها، هم دوره ها ! و غیره اینها از نظر روانی اینقدر این نماینده بنده خدا را تحت فشار می گذارند که هیچ وقت یک دست به قلم و منتقد توانا ، به این اندازه نماینده را اذیت نخواهد کرد !
7- مسئولان همطراز( درست است املایش ؟) در شهرستان ، که مو دماغ نماینده بنده خدا می شوند که با زبان بی زبانی از وی تمنا می کنند که : " بابا جان خودت هوای ما رو داشته باش و ما رو تایید کن که سر جای خود بمانیم
8- از همه مهمتر . حزب بادیها . این دسته همیشه در فکر تثبیت جایگاه( کذایی) خود بوده اند ، و معمولا به چند سلام و احترام نماینده راضی شده و از معرکه می گریزند و هر از چند گاهی یک گرد و خاکی می کنند که نماینده و فرماندار و امام جمعه و غیره هوایشان را داشته باشد . اینها در طول تاریخ بیجار ثابت کرده اند که به فکر منافع عمومی مردم شهر و روستاهای دور افتاده نیستند و فقط به جای
اه خود و چند نفر از دوستان خود بسنده کرده اند
9- استفاده کنندگان از انواع سکوها . این دسته خطر ناک تر از حزب بادیها هستند ، و مایلند بر نماینده تاثیر گذاشته و در انتخابات مختلف از مجلس و شورا گرفته تا غیره به اصطلاح خود را دارای قدرت فرض کنند و بعضی وقت هم شاخ و شانه می کشند که ما مهم و قوی و پرطرفدار هستیم ( که فقط یک ادعاست)
10- بر گزار کنندگان جلسات مختلف هیئتی ، قرآنی ، افطاری و غیره که می خواهند نماینده و مسئولان شهرستان را از امام جمعه و فرماندار گرفته تا روسا را فقط و فقط در جلسه بنشانند و چون از اهرم قرآن و مذهب استفاده می کنند ، اگر نماینده حضور نیابد از آن ساعت به بعد تبدیل می شود به یک فرد ضد قرآن! ( تو نگو که اینها قرآن را نعوذ و بالله در گروه خود می بینند با اغراض سیاسی و بازیهای گروهی خود ) . کسی با فعالیتهای قرآنی مخالف نیست ، اما در بیجار هدف ها تغییر یافته و به تدریج مشخص شد که هیئت ها از مسیر اصلی خود کج شده و وارد بازیهای تبلیغی و تاییدی و انتخاباتی شده اند نمونه اش را هم اخیرا دیدید!
... و اما یک خصوصیت مهم نماینده فعلی بیجار یعنی سید بزرگوار و شجاع ، انصافا" از حزب بادیها و سکوها هیچ واهمه ای نداشت و متکی به آنها نبود از مسئولان فسیلی هم هراسی نداشت و خدائیش با توکل به خدا و انرژی مضاعف خود و (خیلی تعجب بر انگیز اینکه) با استفاده از نظرات و همکاریهای صادقانه چند جوان جسور و شجاع تحت عنوان اتاق فکر یا غیره ی به پیروزی رسید و ثابت کرد که تعداد نیروها و پول و شام و هیا هو تاثیر گذار نیست و صداقت و ایمان و جسارت و نوآوری حرف اول را می زند
خواهشمندیم در صورت امکان تصویر، سن و سال ، تحصیلات و بیوگرافی از نویسندگان این وبلاگ بسیار خوب ، جهت اطلاع بازدیدکنندگان در وبلاگ بگذارید آمار بازدید تقریبا" بیش از 200 نفر در روز برای یک وبلاگ واقعا بالاست . اما ...
من نیز موافقم که عامل اصلی بی توجهی مسئولان به رفاه و آسایش مردم ، خود مردم هستند زیرا چپ و راست مسئولان را زیر سئوال نمی برند و از آنها کار نمی خواهند ، و رییس هم مثل بقیه یک بنده خداست که تصور می کند کارش را به نحو احسن انجام می دهد ، مثلا در تهران چرا ، راننده ای جرات ندارد یک بونکر با وزن مثلا 25 تن را داخل یک کوچه ببرد ، زیرا همه مردم و ساکنان به وی اعتراض می کنند و قبل از اینکه پای دادگاه و پاسگاه وسط کشیده شود ، راننده ها خجل شده و این کار زشت را نمی کنند . طبیعی است که صدمات زیادی به شبکه فاضلاب و آ ب و گاز و مخابرات در کوچه ها وارد می شود و در نهایت مردم باید تاوان و هزینه آن را بپردازند
بنده با نظر دکتر... خیلی موافقم که باید شرکت سیمان در خارج شهر یک پارکینگ با نگهبان و ایمنی کامل احداث نماید تا مشکل حل شود ، زیرا رانندگان می گویند پارکینگ های اطراف امنیت ندارد .
در یکی از نظرات و مطلب ارسالی در مورد نشاط بیجار نوشته شده بود که کاملا درست است که در بیجار نسبت به سایر شهرهای کشور چند بام و چند هوا وجود دارد . مثلا هنر نمایش با اختلاط دو جنس یک گناه نا بخشودنی است ، اجرای گروههای موسیقی سنتی یک کار خلاف شرع است یا بر گزاری نمایشگاههای مختلف هنری با بازدید مشترک جنسین ، بی ادبی است و حتی رییس ارشاد هم باورش شده که مردم گروس به بلوغ فکری و اجتماعی ترسیده اند و آدم نیستند اما در سنندج و تهران و تبریز این کارها کاملا عادی است ، در حالیکه خواسته جوانان بیجار این است که همیشه از این مراسم و جشنواره ها برگزار گردد تا یک مقداری نشاط بین جوانان منطقه محروم بیشتر شود ، اما رییس ارشاد و غیره نمی دانیم از ترس چه کسی ( یا شاید بر اساس نظر شخصی خودشان) ، از این امور که وظیفه شان است و بابت آن حقوق می گیرند سر باز می زنند !
ما هم بارومان شده که مذهب بیجاری ، یعنی تعطیلی نشاط !
اما همین سال در بهمن ماه را در نظر بگیرید انصافا" آیا فرمانداری یک مراسم در تالار گرفت ؟ آیا ارشاد و سازمانهای ذیربط یک یا چند جنگ شادی برای عموم خانواده ها در نظر گرفتند ؟ یک شهر بی روح و سوت و کور ، باید هم دست پخت مدیران محافظه کار باشد...
مقداری از این قضایا بر می گردد به شهرداری و یا شورای شهر البته شاخص جمعیتی و استانداردهای شهر ها را نمی دانم ولی در شهر های بزرگ امور فرهنگی و اجتماعی بخش وسیعی از کار شهرداریهاست ، اگر اینجا چون کوچک است و نباید کار فرهنگی و اجتماعی انجام دهند که هیچ ! ولی اگر نه ، جا داشت که شهردار به این موضوعات هم توجه می کرد . در بیجار جشنواره ادم برفی و چند مسابقه ورزشی یعنی انجام کل امور فرهنگی و فکر می کنند تمام وظایف خود را انجام داده اند . و در اینجا نشاط یعنی رنگ آمیزی چند تا جدول کنار خیابان ! نشاط یعنی قطع شاخه اضافی درختان .
کاش شورای شهر مقداری هم علاوه بر نوحه و عزاداری در مناسبتهای شاد همایش هایی می گذاشت کاش به جای اینکه در مراسم ماتم درب و دیوار شورا را از پارچه سیاه پر می کرد ف همانقدر هم به نشاط و شادمانی مردم و خانواده ها و مراسم عمومی توجه داشت ... البته شورای شهر دستش درد نکند آۀرامستان را تا حدودی رونق بخشید و چند پارچه تشکر و تقدیر را از کسب کننده اعتبار زده بود ، امیدواریم در ساخت آرامستانهای جدید و فراوان و کافی و وافی ، همچنان موفق باشندهمی !
با عرض سلام و خسته نباشید اگر مقدور است مقداری هم در مورد شهر یاسوکند مطالبی بنویسید و اینجا را فراموش نکنید نوشتن از مشکلات ، درد مردم و جوانان را تا حدودی آرام می کند . خواهشمندیم در صورتی که برای آقای مهندس بیاتیان ممکن است ، به این زودی یک نشستی با جوانان دختر و پسر یاسوکند بر گزار نمایند و نظراتشان را بشنوند که به انتخاب خود ایمان بیشتری پیدا کنیم
یه قسمت از غم نامه رو خیلی خوب آمدین . برگزاری مراسم سخنرانی شخصیتها ی شهر برای تبلیغ در اماکن عمومی و محل ستاد ها ، اتفاقا" قسمتهایی از سخنرانی و صدای ام پی تری آن را بار ها گوش کرده ام ...
بنده شنیدم که اقای فرماندار در جلسه ای به تمام روسای ادارات تذکر جدی و شدید الحنی داده بودند که کسی برای هیچ نامزدی تبلیغ نکند خصوصا در محل کار و بویژه اگر کسی رییس باشد ( ؟!) اما نمی دانم گفته بود که شخصیتها و روسا به صورت مستقیم برای نامزدها تبلیغ نکنند یا نه ؟! ولی در هر حال این چند سال قبل ، رسم بر این بوده است که رییس ادارات به صورت مستقیم در ستاد های انتخاباتی حضور نیابند و میکروفون ( با باندها و سیستم صوتی عاریه از ...)را به دست نگرفته و سخنرانیهای آبدار و طولانی ننمایند ،
ولی در اسفند ماه این مورد رعایت نشد و در ستاد .... پس از صرف شام تالاری ، از مسئولان شهر و جناب روسای اداره شروع به سخنرانی می کردند ( و آن رییس هایی که زرنگ بودند ساکت گوشه ای کز می کردند که به اطرافیان نامزد بگویند ما هم هستیم ها ! ( شاید فرمانداری هم هیچ واکنشی نشان نمی داد و نمی دهد !) ، سخنرانان نامبرده ، فضائل و نقاط مثبت طرح های در دست اقدام نامزد مورد نظر را بر می شمردند تا شاید در چند ماه بعد بر پستهای ریاست باقی مانده و بیشتر تکیه بزنند و بتوانند به خلق خدا خدمت گنمایند و برای آخرت خود توشه ای بردارند آخر آنها تشنه خدمت هستند و از کاری برای خدمت نباید دریغ کرد ( حتی ناراحتی فرمانداری) ...
القصه ... تمام پیشگوئی های تازه کارهای سیاسی ، غلط از آب در آمده بود
و حتی وضعیت ستاره ها و سیاره ها نه در عقرب بود و نه خارج آن ! چون قمر در عقرب این را همیشه می گوید که آری آری پست زیباست ، ورنه خیال من نگران ... و در جای دیگری گفته که : آرزوی هر شخصی است که به طبقه دوم ساختمان اداره عظیم سیاسی شهر واقع در بلوار بیجار رفته و پشت میز عسلی با چند نگهبان و دوربین و منشی و تلفن چی و راننده و کارکنان دست به سینه و کارمندان مضطراب ، نشستن ، چه حالی دارد اگر نتیجه انتخابات چیز دیگری بود !!( منظورم با کسی نیست خدای نکرده ناراحت نشوید )
سال سیاه برای منتقدان بیجاری
سال 90 برای منتقدان بیجاری از اهل هنر گرفته تا مدرسان دانشگاه و دانشجویان ، یک سال سیاه تلقی می شود . انجمن های دانشگاهی در حالتی خموده و بی انگیزه فعالیتهای جست و گریخته ای انجام می دادند و برای سخنان و مواضع و پیشنهادات خود گوش شنوایی را پیدا نمی کردند .
جلسات پرسش و پاسخ در سطح شهر با مسئولان در فضایی ازاد و بی واهمه برگزار نشد و گویی مسئولان از شنیدن نقد ترس داشته و آن را به ضرر شخصی خود می دانستند . امید است در سال 91 با تغییرات گسترده در روش کاری و برنامه مدیران و روسا ، رخ دهد و جوانان و اهل قلم بتوانند نظرات و انتقادات خود را به صورت شفاف و رو در رو به مسئولان برسانند و پاسخیهایی دریافت نمایند .
پل های ارتباطی مسئولان با مردم در حد مطلوبی نیست خیلی از اداره ها از انواع پل های ارتباطی و سهل ، برای دریافت نظرات مردم استفاده نمی کنند یا ارج نمی نهند .
این فرهنگ باید تغییر یابد و روسا و مسئولان با ید با اشتیاق نظر و نقد را پذیرا باشند . و این فضای بیم از نقد باید شکسته شود . خط شکن این فرهنگ سازی باید جناب آقای بیاتیان باشد تا اثبات کند نقد آزادانه هیچ خطری برای جایگاه مسئولان ندارد که هیچ ، بلکه باعث رشد آنان و توسعه شهرستان خواهد شد .
باید از شما تقدیر و تشکر کرد که اولین بار است در بیجار چنین وبلاگی می بینم که بدون سانسور و با شجاعت نظرات بازدیدکنندگان را برای نمایش تایید میکند . انصافا" اگر به این کار خود ادامه دهید بر محبوبیت وبلاگتان افزوده می شود . وخالی از اغراق بگویم که اعمال و شجاعت هواداران می تواند نشانه ای از شجاعت و درایت نماینده منتخب نیز باشد . یاد سخن ارزشمند معصوم ع افتادم که می گوید عیبهایم را به من هدیه کن ... شما با این کار عیبهای موجود در شهرستان را منعکس و به صاحبانش هدیه میکنید
من می گویم که هیچ مسئولی که صداقت دارد و پاک است نباید از نقد و انعکاس مشکلات بترسد
کار شما خدا پسندانه است و امیدوارم که ادامه دهید
خواهشمندم بر تنوع موضوعات خود بیافزایید مثلا مشکلات بانوان بیجاری و یاسوکندی - مشکلات ازدواج و فرهنگ سازی برای ازدواج که مشکل بزرگی در این منقطه است -- راهکارهای مهم برای کاهش اعتیاد -- موضوع فرهنگ سازی جهیزیه و مهریه -- شیوع قار چ گونه ارتباطات نامتعارف و دوستی های جنس مخالف ( که همه را غافلگیر کرده و بنای ازدواج را سست نموده ... خنده دار نیست چون حوزه انتخابیه این مشکلات را دارد و فرهنگ سازی توسط مسئولان ، کار عظیمی محسوب می شود .
گلایه ای از نمایندگان قبلی دارم خصوصا" .... که در رابطه با کارهای فرهنگی و مشکلات جامعه ، تقریبا هیچ حرکتی نکرد ، طرحی ارائه نداد ، سخنرانی نکرد، مسئولان را تحت فشار نگذاشت و همایش هایی را بر گزار نکردند و فقط به موضوعات اقتصادی و صنعتی توجه کردند ( که بد نیست ولی تک بعدی بودند)....
سلام
ممنونم به ما سرزدید
ممنون میشیم اگه مشکلات منطقه خودتونو بصورت ریز به رابطی که برای آن محور بعدا اعلام میکنیم کتبا اعلام فرمائید
در جمعی تحصیلکرده ، همین دیروز صحبت می کردند که مطالب و نظرات وبلاگ هواداران ، بسیار داغ و جالب شده و حرف دل همه شهروندان است و از این کار حمایت می کردند ولی یکی از دانشجویان ( محافظه کار) با سر سختی اعلام می کرد که : وبلاگ هواداران اگر لازم باشد شاید آی پی نظر دهندگان را در اختیار مسئولان بگذارد تا نسبت به شناسایی نظر دهنده اقدام نمایند و حتی شاید مارک تشویش کننده را ابتدا بر وی زده و سپس ...
این نظر را من رد کردم و توضیحاتی دادم که از نظر قانونی تا زمانی که به یک شخص تهمت و افترا و توهین علنی نشده و شخص شاکی شخصا" نسبت به شکایت از مراجع قضایی اقدام نکند طبق قوانین موجود ، قضیه قابل پیگرد نمی باشد و ضمنا" طبق قوانین ، " مصادیق جرمهای رایانه ای " ، اعلام نظر نشبت به شخصیتهای حقوقی ، جرم محسوب نمیشود که البته رعایت حد و حدود و عدم هتک حرمت ، عدم افشای اسرار خصوصی و اسرار محرمانه دولتی و غیره در آن نظر باید رعایت شود
به هر حال امیدوارم تا حدودی برخی از محافظه کاریهای مردم را برای توسعه و آبادانی بیجار گروس با کمک شما ، حمایتهای مسئولان و خصوصا" پیش قدم شدن آقای بیاتیان ، کم کرده باشیم که لازم نباشد مردم سایر مناطق استان با لبخند ( یا نیشخند) گروسی ها را دارای چندین نامه در جیب های چپ و راست و بدون نام ، معرفی نمایند !!!
این مارک " نامه در جیب" در حد یک متلک است و شما هواداران مهندس ، با این وبلاگ خوب ، خط بطلانی بر آن بکشید
راستی یک زمانی شما آی پی های ارسال کننده نظرات را در اختیار کسی نمی گذارید ؟
سلام دوست گرامی
نظرات تمام دوستان برای ما محترمه
این وبلاگ توسط صمیمی ترین افراد مهندس طراحی و اداره میشه
وما همه مراجعین رابا دید مهمانانی گرانقدر که به منزلمان اومدن نگاه میکنیم حتی اشخاصی که با اسامی مختلف و آی پی یکسان میان برا ما عزیزند
هدف ما از طراحی این وبلاگ راهی برای پیشرفت شهرمونه وبس
در یکی از وبلاگهای حامی یک کاندید ، علت اصلی عدم موفقیت یک نامزد به نام اقای م ، را نداشتن مشاوران امین ، ذکر کرده بودند ، مختصری دراین رابطه ارزش خواندن دارد :
در تایید کار های اولیه اقای بیاتیان مثل پل ارتباطی با کلیه مردم و شجاعت و غیره یکی از نقاط ضعف نمایند گان قبلی اعلام می دارد . اقای م مشاور نداشت
من نمیدانم چه کسانی دور و برش بودند ، خود اقای م اصلا مشاور و مشاوره برایش اهمیت نداشت ، اسم این افراد را باید همصحبت معمولی گذاشت . اگر از مشاوران خوب بهره می برد به وی می گفتند که کدام کارها تبعات منفی دارد زیرا خودش به طور کامل در گروس حضور نداشت
مشاور باید با اطلاعات علمی و مطالعه و بر اساس دلایل به نماینده مطالبی را پیشنهاد بدهد ، افراد دور و بری نماینده قبلی فقط خبر بیاری و خبر بگیری می کردند . در خیلی از مواقع یک فرد که داراری مدرک سیکل هم نیست نمی تواند نام مشاور را به خودش بگیرد ! فردی که در طول عمرش چند تا کتاب نخوانده ، فردی که از مسایل کلی مملکت خبر ندارد ، نباید به وی گفت مشاور !
مسئول دفتر نماینده باید فرد جسور و شجاع و اهل علم و درایت باشد خصوصا" دارای روابط انسانی قوی که بر اساس کمبودهای درونیش اقدام به تسویه حساب با مراجعه کنندگان به دفتر ننماید ، باید همه را جذب کند تا در جلسات مختلف معرف شخصیت و مواضع اقای بیاتیان باشد ...مثلا مسئولان دفتر نماینده قبلی ، آنقدر فرض بودند که سکوت مطلق می کردند و در جلسا ، لام تا کام سخنی به زبان نیاورده که نکند چنین و چنان شود !؟
حاج ب حقیقتا" هیچ مشاوری نداشت ، خیلی هم محافظه کار بود و می خواست حتی یک نفر را هم ناراحت نکند ، مردم به این گونه نماینده ها ، شک می کنند اینکه نماینده کاملا" ساکت باشد حد اقل در کرسی مجلس کارایی ندارد ، او باید سخنران قوی ، اظهار نظر کننده ، جسور ، روابط انسانی بالا ، اهل کلی بینی در جای خود ، آینده سنجی ، نچسبیدن به مال دنیا و امتیاز برای خود و اطرافیانش و غیره ... سکوت نماینده یک امتیاز محسوب نمی شود ، نماینده های بیجار اگر هم درایت عالی داشتند ، اول می بایست مشاوران رسمی و حرفه ای را انتخاب و به اطلاع عمومی می رساندند و نیز افرادی را رسما" معرفی می کرد که مردم مشکلات عمومی ( نه شخصی و موردی) ، را بدانها معرفی نمایند
زیرا این گسیخته کاریها فقط به ضرر نماینده تمام می شود ، برنامه ریزی مهندس بیاتیان چگونه خواهد شد ؟!
سئوالاتی از نماینده مجلس
آرزوی توفیق داریم که در این وظیفه خطیر ، خدای متعال هم شما را کمک نماید . نظرات این پست راخواندم ، مردم بیجار آنقدر ها هم شجاع و دست به قلم نیستند ، اتفاقا" نظر شخصی بنده این است که در خیلی مواقع ساکت هستند و کاری به مسایل بزرگ شهرستان یا روستاها و بخش های خود ندارند ، به این بسنده می کنند که هر از چند وقت یکبار ، برای دریافت سوخت ، آب و کود و سم کشاورزی از طرف یک روستا چند نفری درب فرمانداری جمع می شوند و بعد از صحبت ، دنبال کار خود می روند و ما ندیده ام تا کنون حرکتهای خوبی برای امور عام المنفعه بنمایند ، به عبارتی تک روی را بر جمع گرایی ترجیح می دهند....
آقای مهندس بیاتیان بررسی فرمایید :
_آیا می دانید چند درصد مسئولان ادارات دولتی بیجار ،تحصیل کردگانی از خانواده معظم شهدا ، جانبازان و ایثارگران هستند ؟
_ آیا می دانید چند درصد از روسای ادارات در بزرگترین تجمع عبادی سیاسی شهرستان ه صورت مرتب حضور دارند ؟
_ آیا می دانید چند درصد خانواده مدیران ادارات از پوشش نامناسب و زننده برخوردارند ؟ و برای دیگران الگو می شوند ؟
_آیا می دانید چند درصد رییس و روسا دوره های مطلوب از تکریم ارباب رجوع را فراگرفته و مردم شهر و رو ستا از برخورد آنان و کارمندانشان رضایت دارند ؟
_ آیا می دانید چند نفر از مسئولان ادارات از تحصیلات دیپلم و فوق دیپلم برخوردارند و بر اساس نبود نیرو(؟) ناچار به عنوان رییس انتخاب شده اند ؟
_ آیا می دانید چند درصد از مدیران ادارات در سال گذشته طراح ، مبتکر ، نوآور و دارای کارهای چشمگیر و قابل طرح در استان ، می باشند ؟ و آیا می دانید خیلی از مدیران ما در حد یک دستور اجرا کن استان با کارهای ماشین گونه و تکراری بوده و خبری از تولید اندیشه و طرح در آنان و اداره شان نیست ؟
.. شاید خوانندگان این مطلب بگویند وظیفه نماینده مجلس ، انتخاب روسای ادارات نیست و باید ادارات کل و فرمانداری و استانداری در این باره تصمیم بگیرند ! ، در جوا ب این عده باید گفت : موفقیت شهرستان بستگی به کار تیمی دارد ، و نماینده می تواند با استفاده از قدرت قانونی خود ( بعنی نظارت) ، نسبت به معرفی و پیشنهاد مدیران لایق و انقلابی و نوآور اقدام نماید ، اگر قسمت اجرایی شهرستان ضعیف باشد ، نماینده مجلس هم نمی تواند کاری بکند و در آخر همه کم کاریها و سستی ها به نام نماینده مجلس تمام می شود ، کاری که در شهرستان بیجار در دوره قبلی رخ داد ، نماینده محترم هیچ کاری به انتخاب مسئولان شهرستان نداشت ( جز در موارد اندک ) و به منظور جبران زحمت برخی ها ، در سالهای آخر چند نفر را معرفی کرد ...
وام بلاعوض یا کم درصد سراغ ندارید ؟
این قضیه طویل وام کم درصد و یا کمک مالی بلاعوض ، سر خیلی از مسئولان و نمایندگان را در شهرستان بیجار و البته در سطح کشور، به باد داد که در همین اول بگویم هر کسی که طمعی بر دریافت وام از نماینده و فرماندار و غیره داشته باشد نام مخلص را باید از او دور دانست و کلمه طماع و فرصت طلب برازنده اوست .
در شهرستان بیجار ( البته به دو اداره و ارگان مقدس امنیتی و نظامی کاری نداریم و انصافا" پاک و زحمتکش هستند چرا که نام انقلابی و مقدس برازنده آنان بوده و هست) ، خیلی از ادارات حساب مخصوصی از اطلاعیه چسبان های کاندیدای برنده مجلس در دوره قبل می بردند ، و از انجام کارهای بعضا " غیر قانونی برای جلب رضایت آنان دریغ نمی کردند ( که ارزش طرح و نام بردن تعداد زیادی هم ندارد) ، و به قول یکی از وبلاگها این اطرافیان و نردبان گیرهای تبلیغاتی فکر می کردند که می توانند بر روسای ادارات هم حکم برانند و یا می توانند تمام ف و فامیلان خود را به شغل برسانند ، یا گزارش و راپرت یک رییس را به شخص نماینده رسانده و زیر آبش را بزنند ،
رییس بعضی ادارات هم ، آنقدر بی کفایت و سست و ترسو هستند که حتی از تهدید راپرت به نماینده یا دفترش حساب می بردند ! ( که حتی نظر نماینده محترم هم این گونه نبود ) و این مدیران نالایق ، فکر نمی کردند که انجام کار قانونی و برای رضای خدا و بدون ریا مهمتر از رضایت هر دسته و فردی است و به این فشار ها تن می دادند
دریافت وام به یک فرهنگ غلط تبدیل شده است که هر کسی باید یه جوری از نماینده وقت ، استفاده نماید و به بانک یا یک موسسه معرفی شود و اگر کسی به توصیه نامه عمل نکند ، مورد قهر قرار گیرد !
بعضی از بانکها و موسسات هم آنقدر شجاع شده بودند که نامه نماینده یا حتی مسئولی مثل فرماندار را تا دستشان می رسید پرت می کردند ! و جواب های بی ادبانه ای به مراجعان نیازمند می دادند ( افرادی که مثلا بیمار داشته یا نیاز شدید به مبالغ پایینی وام داشتند ) ،
این مقدمات برای این بود که خیلی از درگیری ها و جنگ اعصاب های نماینده مجلس یا فرماندار مربوط به این وام و کمک ها بوده و می باشد ، که امید است آقای بیاتیان ، در این دام گرفتار نشود و تدابیری را اتخاذ نماید ، زیرا کمک کردن یا کمک نکردن هر دو تبعات خاص خود را دارد که البته بهتر است بگوییم : رفع مانع قانونی یا تذکر به کسانی که کار مردم را راه نمی اندازند ، بهتر از اعانه مستقیم موردی به مردم منطقه است .
این شد یک پست داغ با نظرات متنوع - بازم از این مطالب و نظرات بنویسید و موفق باشید . داریم امیدوار می شویم که مردم موضوعات را زیر نظر دارند و برایش به فکر چاره هستند
نظر مرضیه جالب است و ممکن است مورد ریشخند نادان ها قرار گیرد ، اما ازدواج جوانان یک مشکل عمده در کشور است که هر نماینده ای باید برای آن در حوزه خود برنامه هایی داشته باشد و فقط به فکر پول آوردن و جذب اعتبار برای شهرش نباشد و همه جانبه گر باشد ، که به قول ما روستائیها : "آب ممکن است بانه را ببرد ! "
حضور نامه به دستانی که با آمدن نماینده محترم مجلس به شهرستان ،از ساعتها قبل در درب فرمانداری ، تالارها و محل جلسات یا کلنگ زنی ها ، تجمع می کنند ، نه تنها نشان از مردمی بودن یک نماینده ندارد بلکه نشانی از عدم برنامه ریزی دقیق برای دریافت درخواست ها و نظرات مردمی محسوب می شود .( گرچه موارد بسیار نادری هم ناگزیر است، مثلا شکایت از یک مسئول محلی یا یکی از کارکنان دفتر ) بقیه در پست وبلاگ " انتظارات مردم از نماینده مجلس " بخوانید
در رابطه با نظر مهندس ش ،
بله من می دانم چند نفر از روسا و مسئولین در مراسم سیاسی عبادی نماز جمعه شرکت می کنند !
"آیا می دانید چند درصد از روسای ادارات در بزرگترین تجمع عبادی سیاسی شهرستان ه صورت مرتب حضور دارند ؟ "
زمانیکه یک مسئول استانی به بیجار می آید خودتان بروید تعداد روسا را در نماز جمعه بشمارید ، همه قبراغ و سرحال روی زانو نشسته اند!
و زمانیکه هیچ مسئولی به عنوان مهمان از استان نمی آید هم بروید که تعدادشان در حدود چهار یا پنج نفر می شود !
در هفته های مناسبتی یعنی سالی یکبار هم برخی مسئولان به نماز جمعه می روند !
حالا چرا رفتن به این مراسم سیاسی عبادی مهم است ؟ برخی ها سخنان خطیب محترم را در هیچ جای دیگری نمی شنوند ، اینجا مواضع مطرح می شود ، و باید مسئولان حضور داشته باشند ، اصلا کسی که مسئول و رییس می شود باید پی همه چیز را به بدن خود مالیده باشد ، زمان آسایش مانند دوره قبل از مسئولیت نیست ، این زمان یعنی خدمت و کار شبانه روزی
اگر در این حال یاد جانفشانی و ایثار شهدا در زمان جنگ بیا فتیم ، می بینیم کار خیلی از روسای زود رنج یا سست ، نسبت به ایثار شهدا ، واقعا" امکان مقایسه ندارد ، شهدا که بودند و ما کی هستیم ؟! حوصله و تحمل آنان کجا و تحمل برخی از مدیران فعلی کجا ! مرگ و زندگی آنان کجا و زندگی و خدمت ما کجا ؟!
http://www.islahweb.org/content/2012/4/5435
مطالعه موضوعات این صفحه را به کلیه وبلاگنویسان منتقد بیجاری توصیه میکنیم حتما با دقت بخوانید